صفحه بیست و پنجم
تنهایی انتخاب کردن لباس واقعا سخته! امروز جون کندم تا لباس عروس و لباس حنابندون رو انتخاب کنم!!! 100 بار تو دلم گفتم کاش پیشول اینجا بود
من نمی دونم این دامن های پف کرده و پر از طرح رو چطوری می شه پوشید!!!! دو تا شو اونجا زور چپون کردم تو تنم دیدم هیچ اصلا قشنگ نیست! در نهایت نشستم خودم مدل دادم و کلی لباس دیزاین کردم
لباس حنابندونم ترکیبی از ساتن سفید و کرم قهوه ای هست که خیلی خوشگل روش کار شده...
لباس عروسی هم یه تاپ یقه هفت هستش که روش کار شده و روی دامن لباس با گل آماده خوشگلی طراحی شده ، به خاطر اینکه ب ا س ن و ران ها زیاد گنده دیده نشه کلوش لباس رو کمتر می کنه برام ... برای لباس عروس گفتم دنباله کار نکنه و در عوض تور رو برام بلند بگیره...
تاج هم قرار شده برام یه طرفه پیدا کنه ..
از همین الان کلی دوستشون دارم
پ.ن: ترجیح می دم از در و دیوار و کوچه علی چپ حرف بزنم!!